انواع و تاریخچه اصطلاحات تجاری بین المللی

انواع و تاریخچه اصطلاحات تجاری بین المللی

 

اصطلاحات تجاری بین المللی ( اینکوترمز )

.

استفاده از اصطلاحات تجاری بین المللی از قبیل fob  یا cif  در قرارداد های فروش بین المللی بسیار رایج است ؛ به نحوی که امروزه کمتر قرارداد فروشی پیدا می شود که فاقد ارجاع به این اصطلاحات باشد . با استفاده از این اصطلاحات تجاری ، خریداران و فروشندگان نسبت به ساده سازی قرارداد های خود اقدام کرده و با تعهدات و مسئولیت های خود در خصوص اخذ مجوز های صادرات و واردات ، ترتیب حمل و نقل ، بیمه و پرداخت هزینه های آن ، زمان انتقال ضمان عیب و تلف مبیع به مشتری و سایر جزئیات مرتبط را معین می نمایند .

 

تاریخچه و اهداف تهیه اینکوترمز 

.

از قرن هفدهم میلادی استفاده از عبارات اختصاری از قبیل اف بی او ، سی اند اف یا سی آی اف در حمل و نقل دریایی رایج بوده است . تجار و متصدیان حمل و نقل از این عبارات اختصاری استفاده می کردند تا میزان تعهدات و تکالیف خود را مشخص کنند و زمان انتقال مخاطرات مبیع از بایع به مشتری را معین نمایند . فروشندگان نمی خواستند خطرات کالا در سرزمین خریدار را تقبل نمایند و متقابلا خریداران نیز تمایل نداشتند خاطرات کالا را در سرزمین فروشنده بپذیرند . به این جهت استفاده از اصطلاحات تجاری fob  و c&f  و cif که بر اساس آن انتقال ضمان نقص و تلف کالا در زمان عبور کالا از نرده کشتی از فروشنده به خریدار منتقل می شد بسیار رایج گردید . خطرات وارده به کالا در زمان حمل به عهده خریدار بود و چنانچه مقرر بود که این خطرات توسط بایع متقبل شود از اصطلاحات ex-ship  و ex-quay استفاده می کردند .

از آنجا که مفاد این عبارات اختصاری مدون نبود و بخشی از حقوق عرفی نانوشته تجاری را تشکیل می داد ، در کشور های گوناگون یا حتی در بنادر گوناگون یک کشور بعضا از آنها برداشتهای متفاوتی می شد . برخی از کشور ها برای ایجاد وحدت در قلمرو حاکمیت ملی خود نسبت به تدوین این عبارات اختصاری و تفسیر و تبیین آنها اقدام کردند و از ریق وضع قانون مفاد و معنای آنها را تعیین نمودند . به عنوان نمونه قانون تفاسیر تجارت خارجی آمریکا مصوب 1941 نسبت به تفسیر این عبارات اختصاری اقدام کرده است . با وجود این ، تلاشهای ملی به دلیل فقدان هماهنگی بین کشور ها عملا نتوانست نیاز خریداران و فروشندگان بین المللی برای تفسیر واحد از این اصطلاحات تجاری را تامین نماید .

از دیدگاه تجار و شرکت های تجاری تفاوت در برداشت از یک عبارت می تواند تاثیر زیادی رو اقتصادی بودن پروژه و میزان حقوق و تعهدات آنها داشته باشد . آنها تمایلی ندارند که عبارات و اصطلاحات مهم را بدون تعریف دقیق رها ساخته و خود را به سرنوشت بسپارند ، که فردا قاضی یا داور چه تفسیری از آن عبارات و اصطلاحات به عمل آورد و چگونه تعادل اقتصادی قرارداد را بر هم زند . آنها برای تشخیص اینکه آیا قرارداد از جهت اقتصادی برای آنها سود آور است یا نه باید میزان تعهدات خود را به نحو مطمئنی پیش بینی کنند . به این جهت باید نسبت به تفسیر عبارات و اصطلاحات کلیدی به کار رفته در قرارداد خود اطمینان خاطر حاصل نمایند .

در جهت رفع این نیاز تجاری و ایجاد اطمینان برای خریداران و فروشندگان بین المللی ، اتاق تجاری بین المللی در دهه 1920 فعالیتی را مبنی بر تعیین و تفسیر دقیق معانی این عبارات و اصطلاحات اختصاری آغاز کرد . کلیه عبارات اختصاری رایج و تفاسیر آنها در عرفهای گوناگون گردآوری شد و در سال 1963 اولین مجموعه از این عبارات و اصطلاحات با تفاسیر مشخص و معین توسط اتاق بازرگانی بین المللی تهیه و تحت عنوان اصطلاحات تجاری بین المللی ( اینکوترمز ) منتشر شد . این مجموعه که در آن عبارات اختصاری و اصطلاحات تجاری احصا و تفسیر شده بود به اینکو ترمز 1936 شهرت یافت . در این کتابچه شش اصطلاح تجاری تفسیر شده بود .

از آن به بعد اتاق بازرگانی بین المللی ، مجموعه مزبور را متناسب با نیاز های جدید و انطباق با روشهای معمول تجارت بین المللی و فناوریهای جدید به طور مرتب مورد بازبینی ، اصلاح و تکمیل قرار داد . این نسخه های تکمیلی به اینکوترمز 1953 ، 1967 ، 1976 ، 1980 ، 1990 ، 2000 و نهایتا 2010 شهرت یافتند که آخرین نسخه اصلاحی تحت عنوان اینکوترمز 2010 از اول ژانویه 2011 لازم الاجرا گردید . بنابراین ، به تدریج در نسخه های گوناگون اینکوترمز ، برخی اصطلاحات تجاری اضافه ، برخی حذف و مفاد برخی دیگر تغییر پیدا کرد که در جدول زیر بخشی از این تغییرات دیده می شود .

اولین نسخه اینکوترمز شامل هفت اصطلاح تهیه و منتشر شد . به علت بروز جنگ جهانی دوم ، بازنگری در نسخه اول متوقف شد تا اینکه دوباره در دهه 1950 فعالیت روی اینکوترمز مجددا آغاز شد . نسخه بعدی اینکوترمز در سال 1953 منتشر شد که در این نسخه دو اصطلاح جدید تحت عنوان dcp  و fot به تعداد اصطلاحات اضافه شد . در نسخه 1967 ، دو اصطلاح daf  و ddp اضافه شد . در نسخه 1976 ، یک اصطلاح جدید تحت عنوان fob  فرودگاه برای حمل و نقل هوایی اضافه شد که در نسخه های بعدی حذف گردید .

مهمترین تغییر در نسخه 1980 اتفاق افتاد . اتاق بازرگانی بین المللی با مشورت با کمیسیون اقتصادی اروپا وابسته به سازمان ملل تصمیم گرفت که کلیه اصطلاحات تجاری را به عبارات سه کلمه ای تبدیل کند . بر این اساس کلیه اصطلاحات تجاری به صورت سه حرفی در آمد به عنوان مثال c&f  به cfr  تغییر پیدا کرد .

تحول دیگر در نسخه 1980 پیش بینی حمل مرکب است که در حمل کالا از بیش از یک نوع وسیله حمل استفاده می شود مثل استفاده از کامیون ، کشتی و قطار برای حمل یک کالا از مبدا به مقصد . به این جهت در نسخه اینکوترمز 1980 برای اولین بار اصطلاح fca   برای استفاده در حمل و نقل خشکی به کار گرفته شد .

مواردی که فروشنده متعهد بود که اسناد حمل را به مشتری تحویل دهد در اینکوترمز 1990 اصلاح شد به نحوی که به طرفین اجازه داد که با توافق بتوانند به جای اسناد کاغذی از پیامهای الکترونیکی استفاده کنند .

بازنگری در اینکوترمز 1990 حدود دو سال به طول انجامید . در این بازنگری اتاق بازرگانی بین المللی از طریق کمیته های ملی ، نظرات گسترده ای را از طیف وسیعی از تجار در سراسر جهان گردآوری کرد و بر اساس آن در جهت شفاف سازی بیشتر اصطلاحات و رفع نیاز تجار و شرکتهای تجاری نسخه جدید اینکوترمز را تهیه و تحت عنوان اینکوترمز 2000 منتشر کرد . این تغییرات عمدتا شامل تغییرات مربوط به وظایف ترخیص از گمرک و پرداخت حقوق گمرکی در اصطلاحات fas   و deq و وظایف بارگیری و تخلیه در اصطلاح fca   است .

چون اشکالات قابل توجهی در مورد اینکوترمز 2000 گزارش نشده بود ؛ پیش بینی می شد که فعلا نسخه جدید اینکوترمز در کار نباشد ، با وجود این ، نسخه جدید اینکوترمز در 2010 منتشر شد که از اول ژانویه 2011 لازم الاجرا گردید .

 

جایگاه حقوقی و قلمرو اینکوترمز 

.

از ابتدا اتاق بازرگانی بین المللی قصد ارائه اینکوترمز را در قالب کنوانسیون بین المللی نداشت که با تصویب آن توسط کشور ها بخشی از قوانین ملی آنها محسوب شده و اعمال آن به توافق طرفین نیاز نداشته باشد . بر این اساس اینکوترمز به عنوان مقررات اختیاری در دسترس تجار و شرکت های تجاری قرار گرفته که در صورت تمایل از آن استفاده کنند . طرفین یک قرارداد فروش می توانند با ارجاع به یکی از اصطلاحات مذکور در اینکوترمز مقررات مربوط به آن اصطلاح را وارد قرارداد خود کنند ، مثل اینکه طرفین در قرارداد خود قید کنند که فروش به صورت fob  مطابق با مقررات اینکوترمز 2010 است . در این صورت مقرراتی که در کتابچه اینکوترمز 2010 اصطلاح تجاری fob  را تفسیر کرده است بخشی از قرارداد طرفین را تشکیل داده و به استناد اصل آزادی قراردادی و اصل وفاداری به عقود و قرارداد ها بین طرفین الزام آور می باشد .

از آنجا که هر نسخه اینکوترمز با نسخه های قبلی آن تفاوتهایی دارد ، این نکته حائز اهمیت است که طرفین قرارداد به صراحت مشخص کنند که کدام نسخه از اینکوترمز بین آنها الزام آور است . و چنانچه در قرارداد نسخه دقیق اینکوترمز مشخص نشده باشد این ابهام به وجود می آید که کدام نسخه حاکم است . البته در صورتی که مدت زمانی از انتشار یک اینکوترمز گذشته باشد ، و آن اینکو ترمز به قدر کافی شهرت پیدا کرده باشد ، در این صورت می توان چنین تلقی کرد که طرفین آخرین نسخه را ملاک عمل قرار داده اند .

 

اصطلاحات تجاری 

.

برای درک بهتر از اصطلاحات تجاری ، در نسخه 1990 اینکوترمز ، این اصطلاحات به چهار گروه E . F . C . D  تقسیم گردید . گروه E   بیان کننده موردی است که فروشنده مبیع را در محل فعالیت خود در اختیار خریدار قرار می دهد . گروه F   شامل مواردی است که فروشنده مبیع را در محل معین به متصدی حمل و نقل تحویل می دهد . گروه C  زمانی مطرح می شود که فروشنده قرارداد حمل و یا حمل و بیمه را تا مقصد منعقد می کند ولی ضمان و مسئولیت عیب و تلف کالا از زمان تحویل به متصدی حمل و نقل از بایع به مشتری منتقل می شود . گروه D   شامل مواردی است که فروشنده کلیه هزینه ها و مخاطرات تا مقصد یا خط مرزی مورد نظر به عهده می گیرد .

.

اصطلاحات حمل و نقل عمومی 

.

مطابق اینکوترمز 2010 ، این هفت اصطلاح را برای هر نوع وسیله حمل و نقل اعم از زمینی ، هوایی ، راه آهن ، دریایی ، آب راه داخلی یا ترکیبی از انواع مذکور می توان استفاده کرد . این گروه از EXW شروع می شود که در آن فروشنده حداقل مسئولیتها را در خصوص حمل و بیمه و مخاطرات کالا به عهده می گیرد و تنها متعهد است که کالا را در انبار یا کارخانه یا سایر امکنه خود در اختیار خریدار قرار دهد و حتی وظیفه بارگیری نیز به عهده خریدار است . و همچنین اصطلاحات دیگری نیز وجود دارند که به اختصار توضیح خواهیم داد .

.

الف) تحویل در محل کار ( EXW ) 

.

مطابق با اصطلاح EXW تحویل زمانی محقق می شود که فروشنده کالا را در محلی که بعد از اصطلاح ذکر شده در اختیار خریدار قرار دهد . این محل معمولا کارخانه ، انبار ، محل کار و امثال ان است . هرچند فروشنده ممکن است در بارگیری به خریدار کمک کند ، وظیفه بارگیری بر عهده خریدار است مگر اینکه خلاف آن شرط شده باشد . بنابراین اگر خلاف آن شرط نشده باشد ، خریدار موظف است ترتیبات لازم جهت بارگیری را انجام دهد و هزینه های مربوط را پرداخت کند . چنانچه کالا در بارگیری معیوب یا تلف شود ، مسئولیت آن به عهده خریدار می باشد .

.

ب) تحویل به متصدی حمل و نقل ( FCA ) 

.

در این اصطلاح تحویل زمانی محقق می شود که فروشنده ضمن اخذ مجوز صادرات و پرداخت هزینه های مربوط در قرارداد های بین المللی کالا را در محلی که خریدار معرفی کرده به متصدی حمل و نقل تحویل نماید . این محل می تواند محل کار فروشنده ، پایانه باربری ، فرودگاه ، ایستگاه قطار و یا حتی بندری در کشور مبدا باشد . چنانچه محل کار فروشنده به عنوان محل تحویل معین شده باشد ، فروشنده مسئول بارگیری روی وسیله ای است که خریدار در محل مقرر مهیا کرده است ، ولی اگر محل تحویل در جای دیگری باشد ، فروشنده مسئول بارگیری نمی باشد و تحویل روی وسیله نقلیه فروشنده در محل مقرر کفایت می کند . این اصطلاح را می توان برای حمل و نقل زمینی ، هوایی ، دریایی و … استفاده کرد .

.

ج) کرایه حمل پرداخت شده ( CPT )

.

این اصطلاح برای هر نوع حمل زمینی ، هوایی ، راه آهن و حتی دریایی و یا مرکب قابل استفاده می باشد . در CPT   زمانی تحویل محقق می شود که فروشنده ضمن اخذ مجوز صادرات و پرداخت هزینه های مربوط کالا را در فرودگاه ، ترمینال باربری ، ایستگاه راه آهن ، بندر و امثال آن به اولین متصدی حمل و نقل در کشور مبدا تحویل نماید . فروشنده موظف است قرارداد حمل تا محل مقصد را نیز به نحوی که بعد از اصطلاح ذکر شده است منعقد نماید و هزینه های حمل را متقبل شود . فروشنده همچنین موظف است کالا را بسته بندی شده به اولین متصدی حمل و نقل تحویل دهد .

.

د) کرایه حمل و بیمه پرداخت شده  ( CIP )

.

این اصطلاح برای هر نوع حمل زمینی ، هوایی ، راه آهن و حتی دریایی و یا مرکب قابل استفاده است . در CIP زمانی تحویل محقق می شود که فروشنده ضمن اخذ مجوز صادرات و پرداخت هزینه های مربوط کالا را در فرودگاه ، ترمینال باربری و … به اولین متصدی حمل و نقل در کشور مبدا تحویل نماید . فروشنده موظف است قرارداد حمل تا محلی را که در مقصد بعد از اصطلاح ذکر شده منعقد نموده و هزینه های حمل را متقبل شود . فروشنده همچنین موظف است کالا را تا محل مورد نظر در مقصد به هزینه خود بیمه کند . در واقع قیمت CIP شامل قیمت خود کالا ، هزینه حمل و بیمه آن تا مقصد است . فروشنده همچنین موظف است کالا را بسته بندی شده به اولین متصدی حمل و نقل تحویل دهد .

.

ي) تحویل در پایانه ( DAT ) 

.

این اصطلاح بدین معناست که فروشنده زمانی کالا را به خریدار تحویل می دهد که فروشنده ضمن اخذ مجوز صادرات و پرداخت هزینه های مربوط کالا را در پایانه معین و در محل مقرر ، تخلیه شده در اختیار خریدار با نماینده وی قرار دهد .وظیفه تخلیه کالا از وسیله نقلیه ارسالی در ترمینال به عهده فروشنده است ولی بارگیری مجدد آن یا انتقال آن به وسیله نقلیه دیگر به عهده خریدار می باشد . محل مقرر بعد از اصطلاح ممکن است بندر یا هر محل دیگری در کشور مقصد باشد . پایانه در این اصطلاح شامل اسکله ، محوطه و انبار کانتینر ها و یا ترمینال بابری زمینی ، هوایی و راه آهن است . DAT برای هرگونه حمل از جمله حمل هوایی ، زمینی ، راه آهن ، دریایی و یا حمل مرکب ، مثل اینکه کالا ابتدا با کشتی و سپس از طریق کامیون به ترمینال مورد نظر برسد مناسب است .

.

ه) تحویل در محل ( DAP ) 

.

این اصطلاح به این معناست که فروشنده زمانی کالا را به خریدار تحویل می دهد که فروشنده ضمن اخذ مجوز صادرات و پرداخت هزینه های مربوط کالا را در محل مقرر روی وسیله نقلیه در اختیار خریدار یا نماینده وی قرار دهد . وظیفه تخلیه کالا از وسیله نقلیه یا انتقال آن به وسیله نقلیه دیگر به عهده خریدار می باشد . محل مقرر بعد از اصطلاح برای هرگونه حمل از جمله حمل هوایی ، زمینی ، راه آهن ، دریایی و یا حمل مرکب ، مثل اینکه کالا ابتدا با کشتی و سپس از طریق کامیون یا راه آهن به محل مورد نظر برسد مناسب است .

.

م) تحویل با پرداخت عوارض ( DPP ) 

.

اصطلاح تحویل با پرداخت عوارض به این معناست که فروشنده زمانی کالا را به خریدار تحویل می دهد که ضمن اخذ مجوز صادرات و پرداخت هزینه های مربوط کالا را روی وسیله نقلیه در محل مورد توافق در مقصد در اختیار خریدار قرار دهد و کلیه تشریفات گمرکی مربوط به صادرات و واردات را انجام داده و هزینه های گمرکی متعلقه را پرداخت کند . وظیفه تخلیه کالا از وسیله نقلیه در مقصد و هزینه و ریسک آن به عهده خریدار است ، مگر خلاف آن در قرارداد شرط شده باشد . این اصطلاح برای هر نوع حمل هوایی ، زمینی ، راه آهن ، دریایی یا مرکب مناسب است .